تناسخ دارای اقسام و انواعی است. از جمله دسته بندی هایی که برای تناسخ می شود، تقسیم آن به تناسخ ملکی و ملکوتی است.
تناسخ ملکی آن است که یک روح در دو بدن برود، حالا این بدن از سنخ بدن آدمی باشد یا از سنخ بدن حیوان و گیاه و مانند آن ها.
از نظر اسلام و آموزه های وحیانی قرآن این نوع تناسخ ناسوتی و ملکی باطل است؛ زیرا اولا این نفس انسانی که در بدن و کالبدی قرار می گیرد خودش میوه درخت تن است چنان که از آیه 14 سوره مومنون بر می آید که وقتی بدن به کمال رسید انشایی از سوی خداوند و نفخ روحی از سوی وی انجام می گیرد که نفس متولد شده و تن دارای روان می شود. پس این میوه هرگز نمی تواند میوه درخت دیگری باشد و معنا ندارد که نفس یک کالبدی در کالبد دیگر برود، چنان که میوه یک درخت بر درخت دیگری نمی نشیند.
اما تناسخ ملکوتی به معنای آن که هر انسانی با حفظ هویت انسانی خویش کالبدی از حیوان یا حیواناتی را به خود می گیرد، این مطلبی است که قرآن آن را اثبات می کند، و روایات چندی در ذیل آیه 19 سوره نباء یعنی آیه «وَفُتِحَتِ السَّماءُ فَکَانَتْ أَبْوَاباً» آمده است. به این معنا که انسان در عالم برزخ یا عالم آخرت با حفظ هویت انسانی خود ممکن است «انسان گرگ»، «انسان شترگاوپلنگ» یا «انسان خر» یا «انسان سگ» یا «انسان سنگ» یا «انسان چوب» شود.
در روایات معراجی این معنا قرآنی که در آیات 179 سوره اعراف و 44 سوره فرقان و مانند آن ها بیان شده ، مورد تاکید و توجه است که در قیامت برخی چون خوک یا خر و مانند آن ها در می آیند. در حقیقت تناسخ ملکوتی به معنای ظهور باطن هر انسانی است که در دنیا داشته و در آخرت خودش را نشان می دهد. البته اگر کسی بصیرت داشته باشد تا ملکوت را ببیند یا به او ملکوت را ارایه دهند و ببیند در همین دنیا چهره ملکوتی این انسان های نسخ و مسخ شده را می تواند ببیند چنان که زهری به ارایه امام سجاد(ع) و ابوبصیر به ارایه امام باقر(ع) در مکه و منا صورت های تناسخی این افراد حاجی نما را دیده اند.
بر اساس آیات و روایات کسی که طمع کار است و چون مور در حال گرد آوری و انبار کردن ثروت است، در قیامت با چهره و کالبد مور برخواهد خاست و «انسان مور » خواهد شد. این شخص با حفظ هویت انسانی خویش این گونه ماهیت مسخ شده ای خواهد داشت که خود موجب عذاب دوباره او می شود.